ارزیابی طرحواره های ارتباطی با استفاده از مصاحبه
🔅مصاحبه ی بالینی یک ابزار ارزیابی مهم برای ارزیابی شناخت های ارتباطی است. نخست، درمانگر به سادگی می تواند از طریق سوال کردن درباره ی شکایت عمده ی زوج ها فرضیه هایی را درباره ی شناخت های ارتباطی آن ها مفهوم پردازی کنند.
✳️برای مثال، خانمی در جلسه ی اول عنوان می کند. “من فکر می کنم او اصلا به فکر من نیست. او همیشه از زندگی، کار و مشکلاتش شکایت می کند، اما هیچ وقت از من درباره ی احساساتم و کارهای روزانه ام سوال نمی کند.” این جمله ها فرض مهمی را منعکس می کنند. فرض مراجع این است که شوهرش به فکر او نیست.
🔅اگرچه درمانگر در این مرحله نباید مجموعه ای از سوالات را برای فراخوانی شناخت ها از زوج بپرسد، اما او می تواند درباره ی طرحواره های ارتباطی که باعث ایجاد و تداوم مشکلات ارتباطی شده اند، بسازد.
⬅️هنگامی که درمانگر درباره ی وجود یک طرحواره ی خاص فرضیه سازی می کند و فکر می کند که این طرحواره فعال و مهم است، باید فرضیه ی خود را بیازماید.
✳️برای مثال، ممکن است درمانگر فرض کند که یکی از زوج ها معتقد است که همسرش باید بتواند خواسته های او را بدون ابراز آشکار آن ها درک و شناسایی کند.
🔅برخی از شناخت ها ازطریق سوال کردن مستقیم فراخوانی می شود. برای مثال، درمانگر می تواند از زن و شوهر بپرسد به نظر آن ها رابطه ی “ایده آل” چگونه است مثلا به نظر آن ها زن و شوهر چقدر از زمان خود را باید با هم بگذرانند، تا چه اندازه باید احساسات و افکار خود را با آن ها درمیان بگذارند، چگونه اختلافات خود را حل کنند و …. استفاده از کلمات امری نشان می دهد که مراجع استانداردهای خود را بیان می کند (باید، حتما، مجبور است).