شریعتی،ظفر،صبر،پلاک1،واحد10
02122915385
شریعتی،ظفر،صبر،پلاک1،واحد10
021-22915385

مصاحبه با دکتر باقر ثنایی ذاکر درباره تعریف عشق

مصاحبه با دکتر باقر ثنایی ذاکر درباره تعریف عشق
191926_hd-wallpapers-download-love

مصاحبه با دکتر باقر ثنایی ذاکر درباره تعریف عشق

 

استاد شما درباره عشق عقیده ویژه ای دارید ؛تعریف شما از واژه عشق چیست؟

حافظ : قصه عشق نه در حوصله دانش ماست     حال این نکته بدان فکر خطا نتوان کرد

بحث درباره عشق موضوع ساده ای نیست .من به عشق به عنوان یک رابطه رمانتیک در قالب داستان و فیلم نگاه نمیکنم .کیس های ما معمولا کیس های عشق هستند و خانواده این افراد به عشق به عنوان یک مشکل نگاه میکنند.خانواده ها معضل عشق دارند و توجه من هم به این دلیل است .این مساله بسیار کلیدی است.

بالبی میگوید تاج دستاوردهای تکامل انسان عشق است” .در تنها موجودی که رابطه عاطفی زیبا و عاشقانه وجود دارد انسان است .عشق انواع مختلفی دارد اما نگاهی که ما به عشق داریم عشق به جنس مخالف است .من به عنوان متخصص خانواده و ازدواج اعتقاد دارم وقتی دو نفر میخواهند با هم ازدواج کنند ،یکی از فاکتورهایی که باید به آن توجه کنند این است که برای هم دلنشین و دوست داشتنی باشند.وقتی که ازدواج تنها بر مبنای مسائل اجتماعی و…صورت گیرد بدون اینکه دو نفر برای هم دلنشین باشند  رابطه به خوبی ادامه پیدا نمیکند.

در عرف  اسلامی هم وقتی دو نفر نسبت به هم کراهت داشته باشند طلاق صورت میگیرد. در رابطه عاطفی مثبت یا محبت آمیز بودن جزو نیازهای اساسی انسان محسوب میشود. در روانشناسی مثبت که از ”مزلو“ شروع می شود بعد از امنیت، محبت اهمیت پیدا می کند.

حافظ میگوید:” هر آن کس زنده نیست به عشق      بگو به مرده به فتوای من نماز کنید

موتور وجود آدمی عشق است.وقتی فروید راجع به عشق صحبت میکند درباره نیروی عشق حرف میزند.کسی که در رابطه عاشقانه است انسان سالم و دوست داشتنی است .کسی که درونش عشق نیست و رابطه زجرآوری با دیگران دارد انسان خطرناکی است.کسانی که به کارهایی مثل دزدی ،تجاوز و آزار دیگران دست میزنند،در یک رابطه دلنشین نیستند.

کسی که همسرش را دوست داشته باشد به سمت خیانت نمیرود .در صورتی که به این کار دست بزند میگوییم این رابطه در اصل اشتباه بوده است. وقتی یک زوج به هم علاقه مند باشند بر روی فرزندان هم تاثیر میگذارد و آن ها هم به سمت چنین رابطه ای می روند.عشق برای رشد و تکامل انسان لازم است. وقتی وجود فرد پر از عشق شد منشا خیر و برکت میشود.کسی که از عشق خالی است هم خودش در عذاب است هم دیگران.

به نظر شما ویژگی ذاتی عشق چیست؟

ویژگی عشق صمیمیت است. در داخل این صمیمیت دلبستگی ، صداقت و اعتماد وجود دارد. ما زمانی به کسی اعتماد میکنیم که قبولش داشته باشیم. در آن صورت حرف دلمان را به او میزنیم.ویژگی دیگر آن شور و وجد است. عاشق خوشرو و مسرور است. انسان عاشق خودشکفته به همه چیز علاقه دارد و هر چیزی برایش زیباست. خوش بین و زیبا بین است.در حالی که کسی که بویی از عشق نبرده همیشه عبوس است.

آفت عشق چیست؟

آفت عشق نقطه مقابل ویژگیهایی است که  گفتیم. کسی که طبق اصول رفتار نمیکند از محبت و علاقه طرف مقابل سواستفاده میکند. در نتیجه خوشبینی لطمه می بیند. اگر عشق یک طرفه باشد طرف مقابل سرد میشود و درنهایت این رابطه قطع میشود.یکی از شرطهای رابطه صمیمانه گفتگو است. با گفتگو شناخت و به دنبال آن علاقه بالا میرود. یکی از ویژگی هایی عشق این است که فرد به ویژگیهای درون معشوق توجه میکند. کسی که عاشق است فقط زن ومرد را نمی بیند بلکه زیباییها وظرافتهای وجودی را نیز می بیند. اگر در این باره افراط شودو عاشق عیبهای معشوق را نبیند، عاشق قربانی عشق می شود.

نظرتان راجع به عشقهای افلاطونی که وصال ندارد چیست؟ناکامی در رسیدن به معشوق آتش عشق را شعله ور تر میکند. هجران ، عشق را ژرفا میبخشد. انتظار برای رسیدن به محبوب موجب رشد میشود مولانا میگوید

دوام عشق میخواهی مکن با وصل آمیزش    که آب زندگانی میکند خاموش آتش را” در صورتی که فرد به وصال برسد آتش عشق خاموش میشود.در مساله عشق باید به نکته ای توجه کرد و آن هوس است. عشقی که بر مبنای جذابیت فیزیکی باشد با وصال پایان می پذیرد. در حالی که اگر معشوق زیباییها و خوبیهای درونی را ببیند با وصال تمام نمیشود.

درباره عشقهای دوران نوجوانی و دانشگاه چه عقیده ای دارید؟

اگر منظور عشقی باشد که بین زن ومرد واقعی وجود دارد باید بگویم این عشق بین نوجوانان وجود ندارد. عشق دوران نوجوانی نزدیک به هوس است. من به “نظریه مزلو” عقیده زیادی دارم. کسی که هنوز نیازهای فیزیولوژیکی اش برطرف نشده نمیتواند به مراحل بعدی برسد. دانشجوی کم سن و سالی که نه تجربه و نه کاری دارد و خودش نیازمند است نمیتواند عاشق باشد. من عشق را در دوران دبیرستان مردود میدانم.

اما در دوره دانشگاه میتواند مقدمه ای برای رابطه کامل بعد از چند سال باشد. پس کسی که سرتاپا نیاز است نمیتواند به عشق برسد و اگر رابطه ای برقرار شود بعد از مدتی ازبین می رود. جوانانی که در سنین کم به دنبال عشق هستند کسانی هستند که نیازشان به محبت در خانواده ارضا نشده است.اگر رابطه بین والدین و فرزندان خوب باشد نوجوان به سمت عشقهای زودگذر نمیرود.مشکل این است که نوجوانان عشق ورزیدن را یاد نگرفته اند. اگر نیاز به محبت ارضا شود محبت کردن را هم یاد میگیرند.کسی که وجودش سراسر نیاز است نمیتواند ایثارگری و بخشندگی داشته باشد چون چیزی ندارد که ببخشد.

آیا عشق آموختنی است ؟

عشق آموختنی است.به عقیده فروید ما عشق را در آغوش مادر تجربه می کنیم. وقتی کسی شما را دوست داشته باشد وبه شما مهر بورزد ،شما هم محبت کردن را یاد می گیرید. زمینه عشق در انسان وجود دارد؛ اما ممکن است ازبین برود و ساقط شود. قابلیت عشق در انسان هست اما ممکن است بارور نشود.کسانی که والدین خود را درکودکی از دست میدهند و عاشق و فداکار اولیه وجود ندارد،بی عاطفه بار می آیند. میتوان محبت را یاد داد به شرط آنکه آن را چشیده باشد؛ همانطور که کور مادرزاد نمیتواند رنگها را از هم تشخیص دهد، چون آنها را حس نکرده است.پس فرد باید محبت را چشیده باشد بعد آن را پرورش داد.

عقیده شما درباره رابطه عشق و مسایل اقتصادی چیست  ؟

هرچیزی زمینه ای می خواهد. عشق هم به ابزار وفضایی نیاز دارد. باز هم باید یک نظریه مزلو اشاره کنم. کسی که در مرحله پایین نیازهاست نمی تواند نیاز محبوب را برآورده کند و در خدمت خانوده باشد. فرد باید به بی نیازی مادی رسیده باشد تا بتواند به نیازهای محبت و عشق بپردازد.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.قسمتهای مورد نیاز علامت گذاری شده اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.