از کتاب روانشناسی کمال
فروم شخصیت انسان را بیشتر محصول فرهنگ میداند. درنتیجه، به اعتقاد وی، سلامت روان بسته به این است که جامعه تا چه اندازه نیازهای اساسی افراد جامعه را برمیآورد، نه اینکه فرد تا چه اندازه خودش را با جامعه سازگار میکند.
در نتیجه، سلامت روان بیش از آنکه امری فردی باشد، مسئلهای اجتماعی است. عامل اصلی این است که جامعه تا چه پایه نیازهای انسانی را برمیآورد.
جامعه ناسالم و بیمار در اعضای خود دشمنی و بدگمانی و بیاعتمادی میآفریند و مانع از رشد کامل افراد میشود. جامعه سالم به اعضای خود فرصت میدهد به یکدیگر عشق بورزند، بارور و خلاق باشند و قوه تعقل و عینیت خود را بارور و نیرومند سازند. جامعه سالم پیدایش انسانهای کارآمد با کنش و کارکرد کامل را آسان میداند.
به اعتقاد فروم، تلاش برای سلامت عاطفی و بهبود، گرایش یا استعدادی فطری برای زندگانی بارور، و برای هماهنگی و عشق، در نهاد همه ما هست. اگر به افراد فرصت داده شود، این گرایش فطری شکوفا خواهد شد و امکان حداکثر استفاده از استعداد بالقوه را خواهد داد.
اما تا زمانی که نیروهای اجتماعی در گرایش طبیعی برای کمال دخالت کنند، نتیجه چیزی جز رفتار نامعقول و رواننژندانه نیست. از این رو، جامعههای بیمار مردمان بیمار به بار میآورند.
دوآن شولتز
از کتاب روانشناسی کمال
ترجمه گیتی خوشدل