فمینیسم شترمرغی چیست؟
زنانی میتوانند مدعی فمینیست بودن (زن باوری) باشند که بتوانند با بالا بردن دانش اقتصادی و مهارت فنی خود کارآفرین و ثروت آفرین باشند. چگونه ممکن است زنی که گذران اقتصادی او بر پایه “مهریه” و “نفقه” است ادعای فمینیست بودن نماید؟!
فرهنگ “مرد سالاری” در ازدواج مبتنی بر دوگانه تمکین/نفقه تجلی مییابد. معنای “تمیکن” این است که لازم است زن در اغلب امور بطور عام و در رابطه جنسی بطور خاص از شوهرش اطاعت کند و رضایت او را جلب نماید. معنای “نفقه” هم این است که مرد لازم است مخارج اساسی و ضروری زندگی همسرش را تأمین نماید و در واقع بابت آن اطاعت به او مزد بدهد. امروزه در جامعه شترمرغی ما ازدواج مرد سالارانه به شکل “مثله شده” در جریان است. این که میگویم مثله شده به این خاطر است که مردان “امروزی” بخش تمکین آن را میپسندند و بخش نفقه را نمیپسندند و زنان “امروزی” بخش نفقه را میپسندند و بخش تمکین را نه!
زنی که از شوهرش “نفقه” میگیرد تا اتوموبیلی بخرد و با آن جایی برود که شوهرش رضایت و موافقت ندارد نمونهای از “فمینیسم شتر مرغی” است همانطور که مردی که در خانه نشسته تا به علایق هنریاش بپردازد و همسرش را که بار اقتصادی خانه را به دوش دارد بابت یک ساعت دیر رسیدن به خانه بازخواست میکند دچار “مردسالاری شترمرغی” است.
“آسیب شناسی” را به اختصار بیان کردم و اما راه حل ها:
1- زنان زن باور باید دغدغه فرهنگ و اقتصاد و سیاست داشته باشند. هنوز در مهمانی و نشستها میبینیم که فقط محور گفتگوهای مردها سیاست و اقتصاد است و زنان تنها راجع به روابط بین فردیشان به گفتگو مینشینند.
اولین گام برای زن باوری جهادی این است که زنها به اوضاع کلان اقتصادی و سیاسی نظر داشته باشند و خود را “به روز” و تحلیلگر نگه دارند.
2- زنان زن باور باید به “استقلال اقتصادی” برسند. طبعاً اقتصاد دو بخش دارد: درآمد و هزینه.
زنان زن باور باید هزینههای خود را پایین بیاورند و درآمد خود را افزایش دهند. پیش از این در مقاله دیگری تحت عنوان “آیا فمینیسم بدون سوسیالیسم ممکن است؟” به این مهم اشاره کرده ام که نظام سرمایه سالار (کاپیتالیسم) هیچگاه زن باور نبوده و نخواهد بود. الگوی سرمایه سالار هزینه کردن زنانی که “یک لباس را در دو مهمانی نمی پوشند” قطعاً با اقتصاد فمینیستی جور در نمیآید. علاوه بر کاهش هزینهها زنان زن باور باید مهارتهای خود را افزایش دهند و از مصرف کنندگی صرف به تولید کنندگی ارتقاء یابند.
3- پس از رسیدن به استقلال اقتصادی، زنان زن باور باید به تشکیل تشکلهای مستقل اقدام کنند. تشکلهایی که به هیچ کدام از نهادهای مرد سالار چه از نظر ایدئولوژیک، چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی وابسته نباشند و بتوانند با “نقد کارشناسانه” و سازماندهی “فعالیتهای مدنی” نهادهای مردسالار را به چالش بکشانند.
من به طور قطع زن باوری را گام بزرگی در جهت توسعه متوازن کشورمان در تمام عرصههای سیاسی- فرهنگی و اقتصادی میدانم و از آن سو به نمایش شترمرغی شبه فمینیستهایی که اوج آرمانشان “نفقه بدون تمکین” است به تلخی پوزخند میزنم!